طاهاطاها، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

گلهای زندگیمون... طاها و طنین

سفر شمال و عکسهای طاها

تو مسیر سفرمون رسیدیم به کاشان و حمام فین نمیزاشتن توی آب برم و بازی کنم و هی من و اینور و اونور میکشیدن! رفتیم و رفتیم تا رسیدیم شمال کنار آب خیلی سرد بود، اما من باید میرفتم شنا حالا بعد ک تنم خیس میشد و بازیم تموم.... من و اینطوری میپوشوندن     ...
14 مهر 1390

کرمان و ماشین بازی

امروزا با خاله سارا و عمو رضا داریم میریم سفر. خاله پایان نامه داره و اول سفرمون رفتیم کرمان و کارای دانشگاه خاله... امشب هوا سردتر شده و ما دوروزه کرمانیم. حالا اومدیم پارک مطهری و میخوایم بازی کنیم به به ک چ حالی داد و بابا همش میترسید ک من بیفتم نمیدونه ک من مردی شدم برای خودم! ...
13 مهر 1390

طاهای انارخور...

طاها جونم دم خونه بابابزرگ ایستاده تو حیاط خونه بابابزرگ درخت انار هست، تا گل پسری وارد حیاط میشه میدوه سمت باغچه و دستش و طرف درخت دراز میکنه و میگه " انو" حالا کجای کلمه انار شبیه انو هست رو باید بزرگ شد ازش بپرسیم ...
10 شهريور 1390

شروع وبلاگ جدید...

سلام طاهای مامان الان داره 18 ماهه میشه. ی گل پسر ناز و شیطون ک همه آرزوی داشتنش رو دارن وبلاگ قبلیش رو توپ ترکونده بود، اومدیم قاطی بقیه نی نی گلا! ...
8 شهريور 1390