سفر ب مشهد و شمال... جای شما خالی!
سلام
رفتیم ی سفر خوب... دلمون واشد بخدا!
تنها بدیش این بود ک حافظه دوربین کم بود و جایی برای خالی کردنش نبود، برای همین رژیمی عکس گرفتیم ک به ته سفرمون هم برسه!
اول سفر... عروسی قاسم بود تو بیرجند 20مهرماه.... طاها سلمونی رفت و پیتاژ و ژل و برو بقیه رو....
بعدش رفتیم مشهد و حرم امام رضا... اینجا هم ک طاها گلم نشسته، باغچه ی روبروی باغ تو حرم هست ک فکر کنم اسمش باغ جنت بود و کبوترا رو اونجا نگهداری میکردن
اینجام کوسنگی هست... سر ظهر رفتیم و ناهار اونجا بودیم. برای طاها مرغ گرفتیم و خدایی خوشش اومده بود و خوب خورد. حسابی هم آببازی کرد. مرتب بابایی براش قایق درست میکرد و طاها قایق رو میبرد سر جویی ک توش آببازی میکرد میذاشت و همپای قایق بدو بدو میکرد تا قایق ب حوض مقصدش برسه
اینجام ک خونه شادی هست. آقا پسر ما ب روی مامانش تفنگ کشیده تا بزارم بره بیرون و آسانسور بازی کنه
اینم دخمل مامان، عشق مامانش ک تو خونه خاله شادی شده سوژه عکاسی مامانش... خدایی فرش خونه طرح زیبایی داره، نه؟
اینم الماس شرق و طنین خانم
راستی...
این لباس سوسنی ک همه جا تن دخملم هست و چقدر ملوسش کرده... رو خاله براش خریده... مامان آیسانا جونم ک الهی همیشه خوش و خرم باشن