طاهاطاها، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

گلهای زندگیمون... طاها و طنین

تولد 2سالگی طاها جونم... با تاخیر

1390/12/11 11:20
نویسنده : مامان
593 بازدید
اشتراک گذاری

چه روز خوبی بود

تو زابل تنها بودیم... اما خیلی خوش گذشت.

روز 4شنبه رفتم برات یه کیک تولد که روش دوتا هاپو باشه، برای مهدت سفارش دادم و یک کیک دیگه برای خونه و عصرونه که با دوستامون تیکه کنیم و شکل هندونه بود برای خونه.

فکرش رو هم نمیکردم که تو مهدت اینقدر خوش بگذره

صبح 5شنبه که میشد 11/12/90، ساعت 9 بردمت مهد، ساعت 10 هم رفتم و کیک رو با فشفشه و کلاه و شمع و آبمیوه گرفتم و آوردم مهد.

مثل این شاه دومادا نشسته بودی پشت میزی ک عمع افسانه برات درست کرده بود.

برات آهنگهای تولد مبارک گذاشتن و کلی برات زدن و کوبیدن.

خاله ها برات دایره زدن و بقیه چاپ زابلی رفتن برات...

شمع رو با هم فوت کردین و کلی حال کردی...

دیدم که چقدر بهت خوش میگذره...

دیدم چه خنده های خوشگلی میکنی

انشالله سالهای بعد و تولدهای بعد... به خوبی و خوشی....

تولدت مبارک

برات

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سید
1 فروردین 91 13:09
با سلام و عرض تبریک سال نو امید است خداوند طاها را برای شما و شما را برای اول حفظ نماید کوچولوی منم امیره اگر مایل به تبادل لینک هستید خوشحال می شوم
بابای ملیسا
1 فروردین 91 15:03
از خدا پرسید : اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای ، آرزو کردن چه سود دارد ؟خداوند خندید و گفت : شاید در سرنوشت نوشته باشم : هر چه آرزو کرد . ضمن تبریک سال نو خوشحال میشم از وبلاگ ملیسا با موضوعیت اولین عید ملیسا دیدن کنید و خوشحالتر اینکه عید ملییسا رو با نظرات قشنگتون سبز تر و زیبا تر کنید .
خاله سارا
17 فروردین 91 1:36
چه خوشگل چه خوشگل چه خوشگل شدی امشب خاله سارا شب تولدت بی خبر امد زابل و حسابی مامانو سورپرایز کرد واست یه اتوبوس اوردم که توش تلویزیون داشت به به به