دوباره مریضی های طنین...
خلاصه...
طنین یک سرخک درست و حسابی گرفت... و بعدش بدنش ضعیف شد
دوهفته بعدش زد به (روم ب دیوار... گلاب ب روتون...) اسهال شدید... و گاهی تهوع
دکترهای خیر ندیده ی زابل بدون نگاه کردن ب بچه یا جواب آزمایشاش فقط دارو نوشتن...
و بعد ک بهتر نشد دوباره دکتر و آز...
درمانش 16 روز طول کشید
16 روز گاهی تب یا تهوع... ولی مرتب اسهال...
اونم بچه ای که هیچی نمیخوره
دیگه طنین شد این...
و اینم برای آب رسانی ب بدنش... که اسهال رو بدتر میکرد..اما تنها چیزی بود که میخورد
دیگه چیزی نمیگم تا بعدها که اومدم تاپیک یادم رفته باشه چقدر بچه زجر کشید و چقدر خودم دست تنها و تو شهر غریب... اونم با شوهری که مجبور بود 7 صبح بره و 6ونیم شب برگرده، چطوری اون روزها رو گذروندم...
خدا نصیبتون نکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی